اعدام یک دختر و بچه ی جوان در محکمه ی صحرائی طالبان درغور

طالبان یک دختر وبچه ی جوان را در یک محکمه ی صحرائی در ولایت غور اعدام کردند. این رویداد دو روز قبل در مربوطات ولسوالی شهرک غور به وقوع پیوسته است.

یک مقام محلی در غور که خواست از او نامی برده نشود، میگوید: عبدالله و جان بی بی که بین حدودآ 16 تا بیست سال سن داشته اند، دو روز قبل از قریه ی اسحاق (زی اسحاق) ولسوالی شهرک غور فرار کرده بودند، که در منطقه ی موسوم به بند بور همین ولسوالی توسط طالبان بازداشت گردیده اند.

وی افزود: این دختر و بچه ی جوان هردو از جای دیگر نامزد داشته اند و چون خواستار همدیگر بوده اند، از منطقه شان فرار کرده بودند.

به گفته ی این مقام: پس از درخواست خسر دختر، طالبان هردو تن را در انظار عمومی اعدام کرده و وارثین (پدر دختر و پدر پسر) این دو جوان را باخود برده اند، تا قرامت (شیربها) یا پیشکش دختر را از آنها برای خسر دختر پس بگیرند.

درهمین حال شاهدان عینی این رویداد میگویند: این اتفاق در منطقه ی موسوم به بند بور در میان قریه جات مسجدنگار و زورون که مربوط به ولسوالی شهرک غور میشود، رخ داده است.

خان محمد، یکتن از شاهدان عینی میگوید: پس از آنکه خبر فرار این دو دختر وبچه ی جوان در منطقه پخش شد، شماری از افراد مسلح غیر مسئول به کمک پولیس محلی آن منطقه به خانه ی بچه رفته و تمام اموال اورا همراه با مادرش که حامله بوده باخود برده اند، اما مادربچه در وسط را طفلش را ضایع کرده است و اورا در همانجا به حال خود رها کرده اند.

عبدالصبور یکی دیگر از شاهدان عینی است که میگوید: طالبان پس از آنکه این دختر و بچه را دستگیر کرده بودند، به درخواست خسر دختر هر دوتن را در جلو چشم مردم منطقه تیرباران کرده اند.

اداره محلی غور از رویداد ابراز بی خبری میکند.

محکمه ی صحرائی طالبان درکشور تازه گی ندارد، در گذشته نیز بارها افراد طالبان در مناطق مختلف افغانستان، افرادی که از دید آنها عملی خلاف شریعت انجام داده بودند، در انظار عمومی اعدام کرده اند.

ولایت غور از جمله ولایاتی است، که بیشترین افراد مسلح غیر مسئول در آن فعالیت دارند و دولت طی نزدیک به دو دهه ی گذشته تا اکنون نتوانسته است، تا برتمام مناطق این ولایت حاکمیت دائمی داشته باشد.

هزاران سال قبل در شمال ولایت هرات شهری بنام کهندژ( قهندز ) وجود داشت که به قول سیفی، این شهر را بخت النصر، پنجصد سال قبل از شهر قدیم هرات و بعد از قلعه اختیار الدین، آباد کرده است. بعضی مورخین هم بنای آن را بنام "خورنوش حاکم عصرمنوچهر" نسبت میدهند و مسلم است که کهندژ، قبل از شهر قدیم هرات بنا شده است. کهندژ، قرنها در پهلوی شهر هرات، با ترقی یا انحطاط، مواجه بوده و روایت است که در صدر اسلام، یعنی در حدود قرن اول هجری، شهر کهندژ هزار و پنجصد سرای(منزل نشیمن)، هشت مسجد جامع، نهصد مسجد و دوکان، چهل حوض و هژده حمام داشته و در عین حال پرورشگاه و اقامت گاه بسی از عالمان و عارفان بوده است، که از جمله میتوان از پیر هرات، حضرت خواجه عبدالله انصاری رح( ۳۹۶-۴۸۱ ) که در کهندژ تولد و تربیت یافته است، نام گرفت. در قرن ششم در فتنه ملا حده، تخریباتی درین شهر رخ داده و در هجوم وحشیانه قوای چنگیزی( ۶۱۷ ) بکلی محو و منهدم شده است. کهندژ در قرون اخیر تدریجا" هموار شده و اراضی آن تحت زرع در آمد، اما بعضی حصص مرتفع، باز هم بصورت تپه های بلند باقی مانده که به مصرخ و تل قطبیان شهرت یافته بود، ولی درین دهه های اخیر، از آن تپه ها هم اثری نیست و در عوض، خانه ها و آبادی های زیادی در اطراف آن، به مشاهده میرسد.

*

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Top