تجاوز بالای یک دختر جوان در شفاخانه ی دولتی هرات

یک دخترجوان در شهر هرات از سوی دوتن از محافظین امنیتی شفاخانه ی دولتی هرات مورد تجاوز قرارگرفت. منابع می گویند: دو محافظ امنیتی شفاخانه ای مرکزی ولایت هرات شب هنگام بالای یک دختر 22 ساله که پایواز مریض خود بود تجاوز کرده اند.

عبدالروف احمدی سخنگوی فرماندهی پولیس هرات می گوید: این دو محافظ از سالهای پیش در این شفاخانه کار می کردند و شب گذشته زمانی که این دختر به این شفاخانه مراجعه می کند او را به یکی از بخش هیا این شفاخانه برده و بالای او تجاوز کردند.vlcsnap-2014-12-09-14h56m46s188

او می گوید: تحقیقات آنان رو به اتمام است و پرونده این دوتن به سارنوالی فرستاده می شود.

محمد رفیق شیرزی سخنگوی شفاخانه حوزوی هرات می گوید: بررسی طب عدلی این شفاخانه نشان می دهد که این زن مورد تجاوز قرار گرفته است.

او اما می گوید: اینکه این دختر در داخل شفاخانه ویا بیرون از شفاخانه مورد تجاوز قرار گرفته معلوم نیست.

از سوی هم داکتر مصدق رئیس اتحادیه داکتران هرات میگوید: مسئولان امنیتی هرات باید پاسخگوی این عمل محافظین امنیتی شفاخانه ی این ولایت باشند.

این تجاوز درحالی صورت می گیرد که همزمان با روزجهانی مبارزه با خشونت بر زنان از افزایش تجاوزهای جنسی بر زنان و دختران در کشور اظهار نگرانی شده بود.

1 دیدگاه;

  1. nazi گفته:

    فیصله حیرت برانگیز قاضی غلام رسول منصور رئیس محکمه ابتدایی هرات!
    بتاریخ ۲۲ قوس ۱۳۹۳ نزدیکی های ظهر مسمات فرزانه بنت اسلام الدین باشنده شهر هرات منطقه جاده ابریشم به جنایی شهر هرات عارض شده بود که دو نفر محافظ شفاخانه حوزوی هرات بالای او تجاوز جنسی نمودن.
    مسمات فرزانه بعد گذشت ۳۰ ساعت بعد از حادثه تجاوز مدعی شده میگوید.

    قرار عریضه مسمات فرزانه دیروز بتاریخ ۲۱ قوس ۱۳۹۳ ساعت ۵ صبح همراه با پدر و مادر مریضش به اتاق عاجل شفاخانه مراجعه میکند و بعد لحظه چند پدرش پس به خانه میرود و مریض مسمات چون گرسنه میشود دخترش را برای اوردن شیر و بیسکویت بیرون می فرستد. مسمات فرزانه اظهار میدارد وقتی بیرون امدم و در نزدیگی غرفه محافظین رسیدم با گوشی همرای پدرم تماس میگرفتتم که محافظ پهیره دار نزدم امد و گفت با کی صحبت میکنی؟
    گفتم با پدرم. بعد گوشی را از من گرفته و مرا وارد اتاقی ساخت انجا پولها و گوشی را نزد خود گذاشت مرا پس بیرون اتاق روی چوکی نشاند و یک کمپل بالایم انداخت و گفت تا کسی ترا نشناسد که مرد هستی یا دختر و بعد یک نفر دیگر را طلب کرده مرا به بخش جلدی برد و چند دقیقه بعد ان محافظ به من گفت بیا برویم که پدرت را همراه با جنایی طلب کردیم و در اتاق دیگر منتظر هستند.
    از انجا مرا به اتاق نمبر ۲۱ لیلیه بردن که انجا کسی نبود و این دو نفر محافظ هریک بجبر چهار چهار بار عمل لواطت را با من انجام دادن.

    امریت جنایی مسمات فرزانه را به طب عدلی معرفی نموده و طب عدلی بعد معاینات مسمات فرزانه را از هر دو طرف مورد عمل جنسی تشخیص داده نتیجه را به جنایی ارسال میکند.

    وقتی جنایی متوجه تضاد در میان اظهارات مسمات فرزانه و طب عدلی میشود از مسمات باز هم سؤال میکند که قبلأ گفته بودی تنها عمل لواط با تو صورت گرفته مگر طب عدلی ترا از هر دو جانب متضرر تشخیض داده چی میگویی؟
    مسمات اظهار داشته که چون درد زیاد داشتم نمیدانستم که عمل لواط شده یا عمل زنا!؟

    بعد مسمات ادامه داده میگوید وقتی متهمین مصروف لباس پوشیدن بودن من از انجا فرار کردم و از دیوار شفاخانه خود را بیرون انداخته به خانه امدم.
    در صفحه ۲۹ اظهارات خود گفته که تا ساعت ۹ بجه در شفاخانه بودم بعد به خانه امدم.
    و در جای دیگر در اظهارات خود بیان داشته وقتی فرار نمودم پیش مریض خود امدم و نزدیک ظهر بخانه برگشتیم.
    و در صفحه ۳۰ اظهارات خود گفته به ساعت ۱ بعد از ظهر به خانه برگشتم.
    اما پدر دختر به خلاف بیان مسمات گفته که همسر مریضش نزدیکی های ظهر از شفاخانه به خانه برگشت و گفت که دخترش در شفاخانه مفقود شده ایا به خانه برنگشته؟

    ثارنوالی اختصاصی منع خشونت علیه زن برای تصدیق داشتن مریض مسمات فرزانه که گفته بود در بخش صحت روانی مریض دارد به صحت عامه ولایت هرات هیئت اعزام میدارد و استعلام ارسال نموده که در جواب استعلام هذا چنین جواب داده شده.( به ملاحظه کتاب سرویس صحت روانی مورخ ۲۱/۹/۱۳۹۳ مریضی به اسم شهربانو بنت برات ثبت و راجستر نمیباشد)

    طبق تحقیق جنایی در اتاق ۲۱ لیله که مربوط محصلین می باشد دو نفر از قبل انجا بود و باش دارند.
    و ان دو نفر در اظهارات خود به جنایی گفتن که شب حادثه ان دو نفر در اتاق خود بودن و اتاق انها صرف یک کلید دارد که انهم بنزد یک نفر انها می باشد. و طبق اظهارات مسئولین لیللیه از خود نگهان دارد که از طرف شب درب لیلیه را می بندد و تا ساعت ۷ صبح قفل می باشد.
    در ضمن در لیلیه حدود دوصد نفردیگر هم بود و باش دارد.

    تحقیق جنایی از متهمین هریک امیر جان فرزند سلطان احمد و احمدالله فرزند محمد عمر.

    امیر جان در اظهارات خود به جنایی چنین گفته.
    به تاریخ ۲۱ ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه صبح از محافظ قبلی پهیره را تسلیم شدم و تقریبأ ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه دختری در حالت مشکوک وارد شفاخانه میشود و بطرف ریاست شفاخانه رفته زیر درخت ناجو می نشیند چون وظیفه هم ایجاب میکرد و مسئولیت امنیتی داشتم رفتم از دختر طالب معلومات شدم مسمات فرزانه گفت کاکایم مرا اینجا اورده و رفت که مریض ما را بیاورد. من مسمات را اورده نزد غرفه پهیره داری بر چوکی نشاندم و به همکارم احمدالله تماس گرفته او به نزدم امد و جریان را برایش گفتم بعدأ برای قومندان خود سید شفیع تیلیفونی اطلاع میدادیم که مسمات فرزانه نزدم امد و التماس نمود که قومندان خود را اگاه نسازم اما من به حرف او گوش ندادم و قومندان خود را خبر دادم.

    اظهارات احمدالله.
    احمدالله در اظهارات خود گفته به تاریخ ۲۱/۹/۱۳۹۳ از ساعت سه و نیم الا چهار نیم وظیفه پهیرره داشتم بعدأ امیر جان را خبر کردم و خودم به اتاق رفتم و خواب شدم بعدأ امیر جان با من تماس گرفت و گفت بیا یک دختر خانم تنها امده مشکوک معلوم میشود. من هم بنزد همکارم امدم و دیدم یک دختر بالای چوکی نشسته از او سؤال کردم که اینجا برای چی امده؟
    دختر گفت کاکایم مرا اینجا اورده خودش بعدأ میاید. گفتم راست بگو و گرنه به جنایی زنگ میزنم تو را با خود ببرند.
    دختر گفت در بخش جلدی مریض دارم. وقتی او را به جلدی بردم متوجه شدم دروغ میگوید و انجا کدام مریض ندارد.
    بعدأ او را پس به نزدیکی های محل پهیره داری اوردم و انجا بجز امیر جان همکار دیگر ما امین الله هم موجود بود و موضوع نداشتن مریض را با انها ذکر کردم که در امین اثنا متوجه شدیم در جای که دختر را ایستاده نموده بودم فرار کرده و ما هر چند گشتیم او را نیافتیم.

    امروز بتاریخ ۲۳جدی ۱۳۹۳
    محکمه ابتدایی به ریاست غلام رسول منصور رئیس محکمه ابتدایی هرات برای متهمین هفده هفده سال قید را اعلام نمود.

*

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Top